هرکه را اسرار حق آموختند......

هوالجمیل

پست ثابت

تا بحال شده به این فک کنین که یه باغچه برای خود خودتون داشتین و توش هرچی دلتون می خواست می کاشتین؟؟؟؟

من از همون بچه گیام همیشه دوس داشتم یه باغچه خیلی قشنگ برای خودم داشتم و توش تمام اون چیزایی که دوس داشتمو می کاشتم.

دورشو یعالمه گلای رز قرمزو نباتی می کاشتم از اونایی که خیلی بزرگو قشنگن. وسطشم یدرخت آلبالو می کاشتم؛ آخه بنظرم

درخت آلبالو تو همه درختا قشنگنتره وقتی شکوفه میده اونقدر قشنگ میشه که آدم دلش می خواد یساعت بهش خیره بشه. درخت سفید سفید میشه انگاری یچادر گلدار سفید سرش کرده. وقتیم که میوه میده بازم قشنگیه خودشو داره یعالم برگای سبز که بینشون میوه های کوچیکو قرمز قرار گرفته. خداییش قشنگ نیست؟؟؟؟

دورشم یعالمه چمن و گل بکارم و هروقت دلم خواست برم زیر سایشو به اسمون خیره بشم، آهنگای شهرام ناظری گوش بدم مخصوصا اون شعرش که میگه :

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من....

یا کتاب بخونم، حافظ بخونم و از صدای گنجشکایی که رو درختم می شینن لذت ببرن. آخه من عاشق گنجشکام خیلیییی دوسشون دارم.

وقتی بارون میباره به قطره هایی که از گلبرگای گلام سر می خورن نگا کنم و عشق کنم....

دور باغچم ازین حصارای چوبی خیلییی قشنگ بکشم...

.

.

.

ولی من یه باغچه دارم....

روی زمین نه!!!

میدونین کجا

توی ......دلم.....

اسم وبلاگمو برای این گذاشتم "باغچه دل من"  چون همیشه دوست داشتم که دلم رو مثل یه باغچه قرار بدم و توش چیزی جز خوبی و قشنگی نکارم و همیشه اونو با بارون عشق الهیم سیرابش کنم تا جوونه بزنه و سبز بشه و به بار بشینه...

دورشم یحصار بکشم تا هرکسی که لیاقتش رو نداره توش راه ندم...

آره حالا من یه باغچه دارم

یه باغچه خیلی قشنگ توی دلم....

شما چی؟؟؟

---------------------------------------------

مهر کردند و دهانش دوختند.....

یاحق

بیا که با تو بگویم غم ملالت دل.....

هوالعلیم

من باور ندارم خدا به من بگوید " نه "

خدا فقط سه گزینه دارد:

آری

آری، ولی الان نه

من پیشنهاد بهتری برایت دارم

.

.

.

صبور باشی...

----------------------------------------------------------------

چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید......

یاحق

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت......

هوالعالم

میگم این استادام ( البته بعضی هاشون) عجب صبری دارنا....

برا بعضیاشونم ما عجب صبری داریما....

من اگه همچین دانشجویای ........ ( والبت خودم بیشتر) داشتم (الان دقیقا منظورم باهوش بودا اصلا فکر دیگه ای به ذهنتون را ندین ) که وقتی درس می دم کلا مث انسان هایی که تازه از غار در اومدن و وقتی براشون درباره مسائل روز دنیا صحبت می کنن به آدم نگا میکنن، نگا می کنن به آدم که انگار هیچی تو مخیلشون جا نیفتاده، کتاب که هیچی صندلیم که هیچی میزم که سنگینه تخته ام که از جاش کنده نمیشه درم که سخت در میاد درم بیاد باز کی بذاره سر جاش. چیز دیگه نموند الان، لب تابم که خراب میشه خب پس چی....

اووووم .....

همون کتاب ولش خوبه فوقش چن بار میزنم دیگه تا خوب دلم خالی شه

والا

دانشجوم انقد باهووووووووووووش

مثلا فک کنین استاد چقد با ذوق و شوق درس میده مثلا انگار همون موضوع رو تازه یساعت پیش کشف کردن اونم مثلا خودش کشفش کرده باشه بعد که ما رو اینگونه مات و مبهوت با یه عالمه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!@@@@@@@@@@بالای سرمون می بینه کلا بیخیال میشه اصلا به شغل شریفش ادامه بده 

البته فک کنم این یکی خیلی مصممه

به این میگن استااااااااااااااااااااااااد

برین یاد بگیرین بله

---------------------------------------------------------

شیر خدا و رستم دستانم ارزوست.....

یاحق

بالله که شهر بی تو مرا حبس می شود.....

هوالشافی

میگم این دیکته افتضاح ما هم اخرش کار دستمون که داد هیچی فک کنم بیشترم بده

اخه منکه دیکته فارسیم انقد عالییییییییییییییییییییه چه انتظاری از دیکته انگیلیشم دارین خب....

یکی بره برا این استاد ما توضیح بده که یکم نه بیشتر درباره ما فکر ........بودنو ( نمیگم چون بهم بر می خوره) بکنه.

والا

شما بهش برین بگین....

---------------------------------------------------------

آوارگی به کوه و بیابانم آرزوست.......

یاحق

چتر هارا باید بست......

هوالجمیل

بالاخره اسمون قشنگ خدا اینجام بارید. دلم برای بارونای دانشگاه تنگ شده بود (یادتونه) مخصوصا رعد و برقاش که خیلییییییییییی عاشقشونم وقتیم از افق تا افق اسمون بالا سرت باشه اونوقت نمیدونی چقد قشنگن.

بچه ها میگن چتر نداری گفتم من هیچ وقت تو عمرم چتر نداشتم و نخواهم داشت. آخه از چیزایی که نذاره من آسمونمو ببینم بدم میاد حیف نیست بارون بیاد تو زیر چتر باشی. برای همینم بیشترین جای خونمونو که دوست دارم بالا پشتبوممونه ....

---------------------------------------------------------------

زیر باران باید رفت....

فکر را خاطره را زیر باران باید برد

با همه مردم شهر زیر باران باید رفت

دوست را زیر باران باید برد

عشق را زیر باران باید جست.....

یاحق

دعوی ایاک نعبد یک دروغی بیش نیست........

هوالرب

بیانات رهبر عزیزمون درباره نماز

یه نگا بکنید واقعا قشنگن.....

جوان با نماز دلش روشن میشود، امید پیدا میکند، شادابی روحی

پیدا میکند، بهجت پیدا میکند.

و اگر خدا به من و شما توفیق بدهد نمازی بخوانیم که با توجه

باشد خواهیم دید که انسان در هنگام توجه به نماز از نماز سیر

نمیشود. انسان وقتی به نماز توجه پیدا کند آن چنان لذتی پیدا

میکند که در هیچ یک از لذائذ مادی این لذت وجود ندارد!

بله؛ وقتی کسی طرف خطاب ندارد، با خدا حرف نمیزند، خسته

میشود و برایش یک کار طولانی به نظر می آید.

چهار رکعت نماز که چهار دقیقه پنج دقیقه طول میکشد، برای او

یک زمان طولانی به نظر می آید، درحالی که چهار دقیقه مگر

چقدر است؟؟

-------------------------------------------------------------------------------

من که در جان و سرم باشد هوای بندگی......

یاحق

اگر بار گران بودیم .............

هوالجمیل

این هم آخرین اثر بنده ی بدبخت بیچاره و .........

در روزهای مست و ملنگی و خوشیمان

یاد باد آن روزگاران یاد باد.....

هی روزگار......

دیگه به زمینه خیلی توجه نکنید عجله بود

اوکی

این برا یاسمین جونمه

یاحق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی......

هوالعلیم

تقوا یعنی اینکه اگر یک هفته مخفیانه از همه کارهای ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفته گذشته ات در تلویزیون پخش شده، ناراحت نشویم...

آیت الله مجتهدی

--------------------------------------------------------

پرکن قدح که بی می مجلس ندارد آبی.......

یاحق

خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود....

هوالخبیر

این روزها خوابم نمیاد

فقط می خوابم که بیدار نباشم......

-----------------------------------------------------

بهر درش که بخوانند بی خبر نرود.....

یاحق

در دلم بود که آدم شوم .........

هوالمحبوب

داشتم دیوان امامو ورق می زدم چشمم به این شعرشون خورد. دیدیم که شرح حال خودمونه گفتیم براتون بذاریم.

واقعا قشنگه....

آرزوها

در دلم بود که آدم شوم اما نشدم

بی خبر از همه عالم شوم اما نشدم

                    بر در پیر خرابات نهم روی نیاز          تا به این طایفه محرم شوم اما نشدم

     هجرت از خویش کنم خانه بمحبوب دهم          تا به اسما معلم شوم اما نشدم

 از کف دوست بنوشم همه شب باده عشق          رسته از کوثر و زمزم شوم اما نشدم

          فارغ از خویشتن و واله رخسار حبیب          همچنان روح مجسم شوم اما نشدم

    سر و پا گوش شوم پای بسر هوش شوم          کز دم گرم تو ملهم شوم اما نشدم

                 از صفا راه بیابم به سوی راه فنا          در وفا یار مسلم شوم اما نشدم

   خواستم برکنم از کعبه دل هرچه بت است          تا بر دوست مکرم شوم اما نشدم

آرزوها همه در گور شد ای نفس خبیث

در دلم بود که ادم شوم اما نشدم

یاحق

با که گویم که دل از دوری جانان چه کشید.......

هوالرحیم

میگم این گوشیای موبایلم حالیشونه ها!!!!!!

آقا این گوشیه ما که تا دیروز کلا به قول خارجیا رو nerve ما بود و اعصاب برا این سیستم عصبی ما نذاشته بود حالا که فهمیده قراره سرشون حوو بیاریم واسه ما آدم شده.

تا دیروز کلا هی جلو خودمونو می گرفتیمو هی خودمونو کنترل می کردیم که پرتش نکنیم و نکوبونیمش به دیوار ( البته اینکارو از ترس مادر گراممان نمی کردیم گفتیم باز دیوار خط بیفته دیگه هیچی دیگه اول قیامت به پا میشه بعدهم ما رابه دیار باقی خواهند فرستاد کلا کارای خدا عکس میشه. اصا نمیدونم چرا این مامانا یکی به در یخچال و برق اتاقو دیوارای خونه خیلی حساسن ینی کشتن ما رو دیگه)

الانم همچی بچه خوبی شده که هی لجمو در میاره آخه دیگه نمی تونم برا خریدن گوشیه جدید  بهونه خرابیه گوشیمو بیارم...

چیکا کنیم دیگه میگن خانوما حسودن ...

--------------------------------------------------------------

طاقت از دست برون شد که چنین زار شدم.......

یاحق

هوالرزاق

میگم معمولا میرید خرید
بقیه پولتونو چیییییییی میدن ؟؟؟؟؟؟
البته بیشتر مواقع همون آدامس و شکلات و ......
تا به حال میوه خریدین؟؟؟
اونجا بقیه پولتونو چی دادن؟؟؟؟
اره دیگه قبلنا که ارزون بود خیاری گوجه ای حالا باز اگه بقیه پول خیلی کم بود مدل پوسیدشو مینداختن بهت
.
.
حالا فک کنید بقیه پول ما رو چی دادن
البته شاید به شما هم داده باشنا اما خداییش برا ما که اولین بار بود...

البته این اندازه ی واقعیشه ها ......



البته باز ما سعی کردیم یکم بزرگتر نشونش بدیم....
دیگه ......

یاحق

جهانیان همه گر منع من کنند از عشق...........

هواللطیف

خواهد آمد مرهم زخم علی مرتضی در کوچه ها.....

اللهم عجل لولیک الفرج......

--------------------------------------------------------------------

من آن کنم که خداوندگار فرماید........

یاحق

اللهم عجل لولیک الفرج........

هواالحبیب

بیا تا جوانم بده رخ نشانم

که این زندگانی وفایی ندارد

یاحق

مشکل عشق نه در حوصله دانش ماست..........

هوالحق

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

این دفه که اومدم حالم خیلیییییییییییییییییییی خوبه

خیلیییییییییییییییییییییییییییییی

حالا دیگه ته ته وجودم احساس بی انگیزگی و پوچی نمی کنم

بالاخره خدا جواب تمام صبر و تلاشمو داد

خدا جونم شکرت

فقط شرمنده که یمدت نبودم حالمون خوب نبود گفتیم نوشته هامونم حس خوبی نخواهد داشت و نخواستیم حس شما رو هم خراب کنیم.

----------------------------------------------------------------------------

حل این نکته بدان فکر خطا نتوان کرد...........

یاحق

در این شب سیاهت گمگشته راه مقصود.......

هوالغفور

بخدا گفتم: " بیا جهان را قسمت کنیم، آسمون واسه من ابراش مال تو، دریا مال من موجش مال تو، ماه مال من خورشید مال تو ... ".

خدا خندید و گفت: " بندگی کن، همه دنیا مال تو ... من هم مال تو ... "

(حسین پناهی )

----------------------------------------------------------------------------

از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت.........

یاحق

عاشقا آمدن عید مبارک بادت.....

هوالحبیب

سلااااام

بچه که بودم اصولا از اون بچه هایی بودم که زیاد صدای مامانشونو در میارن و کلا رو اعصاب مامان بدبختن. برا همینم خیلی با دعواهای شدیدی مواجه می شدیم که البته اگر من جای مادر بزرگوارمان بودم آن بچه ........... رو (ینی دقیقا خودمونو ها) مییییییی کشتمش. البته نه دیگه به این خشنی با یکم عطوفت می کشتمش.

اون موقع ها وقتی مریض می شدیم چون بچه اروم و بی سر وصدا و خوبی می شدیم حس می کردیم که مادرمان خیلی بیشتر دوستمان دارد. کلا بیشتر دنبالمون بود و مراقبمون بود و کلی با مهربونی با هامون حرف می زدو کلی تحویلمون می گرفت و هرچی ازش می خواستیم برامون می خرید و بهمون می داد. اقا ما هم کلی حال می کردیم برا همینم وقتی خوب می شدیم بازم یجور خودمو مریض نشون می دادیم که بازهم مورد لطف و محبت بیشتر مادرمان قرار بگیریم ولی بالاخره که لو می رفتیم کاریشم نمی شد کرد......

حالا ماه رمضونا همین حسو نسبت به خدا دارم واقعا احساس می کنم خدا تو این ماه خیلی بیشتر دوسمون داره

ولی دیگه تموم شد نمی شه ادامشم داد مثل مریضیمون...

عید یک ماه بندگی تون مبارک

ایشاالله امشب قشنگترین عیدیارو از خدا بگیرین

یادتون باشه از خدای به این مهربونی و بزرگی چیز کوچیک نخواینا

انشاالله عیدی امسال هممون ظهور اقامون باشه.....

اللهم عجل لولیک الفرج

یاحق

با وصالت ز دلم عقده گشا........

هواالطیف

سلاااااااااااااااااااااام

دیدیم فردام عید نشد که بهتون تبریک بگیم ....

مطلبم نداشتیم براتون بذاریم.....

گفتیم حالا یه عکس براتون بذاریم یکم سرتون گرم شه....

گرم شد؟؟؟؟

چی!!!!!

سرتونو میگم دیگه...

-------------------------------------------------------------------------------------

جلوه ای کن که گرفتار توام......

یاحق

دریغا عیش شبگیری که در خواب سحر بگذشت............

هوالنور

کاش وقتی بچه هامون میرن مدرسه بهشون بگیم :

من نمی خوام تو بهترین باشی
 

من فقط می خوام تو خوشبخت باشی
 

اصلا مهم نیست همیشه نمره هاتو ۲۰ بگیری ...

 

جای ۲۰ می تونی ۱۸ بگیری اما از دوران مدرسه و کودکیت لذت ببری .

 

از "ترین" پرهیز کن
 

خوشبختی جایی هست که خودت رو با کسی مقایسه نکنی
 

حتی نخواه خوشبخت ترین باشی
 

بخواه که خوشبخت باشی و برای این خواستت تلاش کن ...

 

من فکر می کنم از وقتی به دنبال پسوند "ترین" رفتیم ، خوشبختی از ما گریخت ...

 

از ۱۹:۷۵ لذت نبردیم چون یکی ۲۰ شده بود ...

 

از رانندگی با پراید لذت نبردیم چون ماشین های مدل بالاتری تو خیابون بود .

 

از بودن کنار عزیزانمون لذت نبردیم چون مدرک تحصیلی و پول توی جیبش کمتر از خیلی های

 

دیگه بود .

 

می خوام بگم خیلی از ما فقط به "بهترین ، بیشترین و بالاترین" چسبیدیم و نتیجه ی 

 

آن نسل های افسرده و همیشه گریان شد ...

 

شاید لازمه تغییر جهت بدیم یا حداقل اجازه ندیم نحسیِ "ترین" دامن بچه هامون رو بگیره

 

-------------------------------------------------------
ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی........

یاحق

ناله را هرچند می خواهم که پنهانش کنم................

هوالحبیب

اگر ابراهیم برای تکمیل ایمانش محتاج معجزه بازسازی قیامت بر روی زمین بود......

اگر موسی محتاج تجلی خداوند بر کوه طور بود......

.

.

.

علی (ع) لحظه ای در توانایی و اقتدار خداوندش تردید نکرد و همواره می گفت:

که اگر پرده ها برچیده شوند ذره ای بر ایمان او افزوده نخواهد شد...

خداوند علی (ع) بی شک بزرگترین خداوندیه که می تونه وجود داشته باشه. ما اگه بتونیم تنها به گوشه ای از دامان علی (ع) چنگ بزنیم رستگار شده ایم.......

انشاالله...

ای خدای مهربان علی (ع) ما را دریاب که جز تو هیچ کسی را سزاوار پرستیدن و دوست داشتن نمی دانیم.....

معبود بی همتایم...

بی شک زیباترین نام ها از آن توست

پس تو را با تمام نام های آسمانیت صدایت می کنیم ...

یا حبیب من لا حبیب له

یا طبیب من لا طبیب له

یا مغیث من لا مغیث له

یا معین من لا معین له

یا رفیق من لا رفیق له

.......

سبحانک یا لا اله الا انت

الغوث الغوث

خلصنا من النار یا رب

پاک و منزهی تو و جز تو الهی نیست

به فریادمان رس که جز تو هیچ فریاد رسی نداریم....

تو این شبها بیایم اول از همه برای ظهور مهدی فاطمه دعا کنیم

انشالله که امسال در تقدیر همه شیعیان علی دیدار یوسف زهرا نوشته شود....

الهی آمین

ما رو هم تو دعاهای قشتگتون یادی کنید.

التماس دعا

----------------------------------------------------------------------

سینه می گوید که من تنگ امدم فریاد کن.....

یاحق

دردا که زهجران تو ای جان جهان.........

هوالغفور

سلام

میگم تا بحال شده وقتی خوابین تو خواب احساس کنین که دستتون یا جاییتون خیلییییییییییییییی درد میکنه.....

ینی اعصاب ادمو بهم میریزه خفنا

اقا ما یه شب تو خواب چنان دستمون درد میکرد کهههههههههههههه حد نداشت هیم به بقیه میگفتم تو رو خدا یکاری کنین دارم می میرم از بس درد میکنه ( ینی خوشم  میاد تو خوابم هیشکی به ما محل نمیده کلا ما دچار کمبود محبت مزمن شدیم. یکی به یاری ما بکوشد لطفا)

حالا بعد کلی درد و رنج و ............... از خواب پریدیم و مشاهده کردیم که دست مبارک اینجانب در زیر شکم اینجانب مانده است وله شده است و بدجور بخوابی عمیق دچار شده است.

حالا ما نصف شبی این سوال ذهنمونو درگیر کرده بود و هرچی بهش فک کردیم به نتیجه ای نرسیدیم،

که ما دقیقا چجور چرخیدیم که دستمون زیرمون مونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حالا می ترسیدم کلا صب پاشم ببینم گره خوردم.....

باور کنین واقعا احتمالش هستا

مواظب خودتون باشین وقتی می خوابین. اصا ممکنه دستتون دور گردنتون بمونه و خفه شین (البته خدای نکرده)

دیگه آدم بمیره ولی با این خفت و آبرو ریزی نه دیگه خداییش

-------------------------------------------------------------------

خون شد دلم و دلت نه اگاه از من.............

یاحق

سلسله موی دوست حلقه جام بلاست............

هوالرحیم

اگر در زندگیت بالا و پایین ها وجود نداشته باشند ...

یعنی تو مرده ای .

فهیمیدین آیا؟؟؟؟؟؟؟

پس هی ننالیم که خدایا چرا فلان شد چرا فلان نشد

البته بخودم میگما

فهمیدی سمیرااااااا؟؟؟؟؟؟؟

-------------------------------------------------------------------------

هرکه در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست..........

یاحق

اثر پیکاسویی بعدی....

هوالبصیر

سلام دوستای خوبم

بله دیگه.......

اینم که گفتن نداره

باهم بریم یه بخشیو ببینیم بگردیم

دی دی دینگ

.

.

.

یاحق

 

هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی .........

من باب موج " آزادی های یواشکی زنان در ایران " که در

شبکه های اجتماعی به راه افتاده است ... 

.

.

.‬

بگذار این دخترکان خجسته شراب بی حیایی را تا ته

سر بکشند و میان غش و ضعف های مشقی خود خواب آزادی

ببینند و آزادی قی کنند .

سرشان گیج هم اگر برود خیالت تخت ؛ مثل علف هرز آن قدر

مردان فرصت طلب کف خیابان های این شهر ریخته که برایشان

آغوش گشوده اند و به انتظار نشسته تا بغل بگیرند و

تا می شود ارتزاق کنند .

اما تو ای بانو

موجی به چادرت بده

فخر بفروش

و متکبرانه آزادی ات را به رخ شان بکش

به رخ آن بیچاره هایی که از عقده ی یک آزادی یواشکی

عرق کرده اند ...

که تو

نه حتی آزادانه

که عاشقانه چادر به سر کرده ای

فخر بفروش

ای تو که آزادی ات آشکار است و نه یواشکی

بگذار حسودی شان بشود ...

---------------------------------------------------------------------------

که هم نادیده می بینی و هم ننوشته می خوانی..........

یاحق

درد عشقی کشیده ام که مپرس..............

هوالرحیم

سلام علیکم به همه کسایی که لطف می کنن و به اینجا سری میزنن
انشاالله که حالتون خوب خوب باشه و روزگار بر وفق مرادتون همینجور هی بچرخه و بچرخه بچرخه تا سرتون گیج گیج بشه
دیروز یه تجربه خوب تو زندگیم کسب کردم. واقعا چقد کسب کردن این جور تجربه ها لذت بخشه.
تا بحال شده با مسن ترین ادم، حالا خانم یا آقا یه سه چهار ساعتی همسفر شده باشین؟؟؟؟؟؟
من دیروز این تجربه رو کسب کردم البته اینو هم بگم که نه اینکه اصلا همچین اتفاقی برام حاصل نشده ها!!!! نه،  ولی این یکی خیلی برام شیرین بود.
دیروز کنار یه خانم مسنی که یکی از اقوامون بود یه چند ساعتی نشسته بودم و به رفتار و حرکاتش دقت می کردم چون برام خیلی قشنگ بود.
واقعا به نظرم پاک ترین و ساده ترین ادمی بود که تا بحال دیده بودم اونقد دلش پاک بود که می شد براحتی این رو فهمید .
یه تسبیح قدیمی چوبی دستش بود و تمام راه اونرو می چرخوند و صلوات می فرستاد.
هروقت اب یا چیزی می خواست بخوره بسم الله از زبونش نمی افتاد و برای هر لقمش بسم الله می گف و اخرشم که همیشه خدارو شکر می کرد.
همشم دعا می کرد و می گفت انشاالله تندرستی و سلامتی خدا بهتون بده
یچیزش برام خیلی جالب بود با اینکه تو زندگیش خیلیییییی سختی کشیده بود ولی هروقت از گذشته هاش حرف میزد می خندیدو با لبخند اونهارو برام تعریف می کرد انگار که واقعا از تعریف کردنشون لذت می برد و بعدش بازم خدا رو شکر می کرد.

می دونین با خودم می گفتم واقعا خوش به حالش و خوش به حال همه کسایی که همه عمرشونو فقط صرف بندگیه خدا کردن و یاد و ذکر خدا از دل و زبونشون هیچ وقت نرفته و با تمام مشقاتو سختی های زندگی همچنان عاشق خدا بودن و شکر خدا می کردن و راضی بودن به همه اون چیزایی که خدا براشون خواسته
با خودم گفتم ینی خدایا من 40 یا 50 سال دیگه حالا نمی دونم شاید کمتر شاید بیشتر چه جور بنده ای برات هستم و عمرم رو چجور گذروندم..........
.
.
.
الهی که همه ما به بهترین و قشنگ ترین شکل، همه عمرمون رو تنها در راه بندگیه خدا صرف کنیم.....
الهی آمین

ماه بندگیه خدا داره شروع میشه پس بدوویم عقب نمونیم از غافله عاشقان محبوب و معشوقمون
یادمون باشه که خوب عاشقی کنیم که خالق مهربونم تو این ماه حسابی عاشق عاشقانش میشه.....
التماس دعای فراوان منم موقع افطارتون دعا کنین.....

---------------------------------------------------------------------------
زهر هجری چشیده ام که مپرس...........

یاحق

هوالعزیز

سلام

اینم عکس جدید عسل خاله

یاسمین جونم

اینم که جیگر خاله

یوسف جونمه

یاحق

بی بصیرت ها............

 هوالبصیر

بی بصیرت ها........

همیشه روزگار،

یک قدم عقب ترند

یاحق

درد ما را نیست درمان الغیاث.........

هوالنور

روزی حضرت موسی به  پروردگار متعال عرض کرد:

«دلم می خواهد یکی از آن بندگان خوبت را ببینم.»

خطاب آمد:«به صحرا برو. آنجا مردی کشاوزی می کند. او از خوبان درگاه ماست.»

حضرت به صحرا آمد و مردی را مشغول به کشاورزی دید.حضرت تعجب کرد که او چگونه به درجه ای رسیده است که خدا می فرماید او از خوبان ماست.

از جبریل پرسش کرد. جبریل عرض کرد:در همین لحظه خداوند او را امتحان می کند،عکس العمل او را مشاهده کن. بلایی نازل شد که آن مرد در یک لحظه هر دو چشمش را از دست داد.

نشست و بیلش را در مقابلش قرار داد و گفت:

«مولای من،تا تو مرا بینا می پسندیدی، من داشتن چشم را دوست می داشتم،حال که تو مرا نابینا می پسندی ، من نابینایی را بیشتر از بینایی دوست دارم.»

حضرت دید این مرد به مقام رضا رسیده است.

رو کرد و به آن مرد فرمود:

ای مرد،من پیغمبرم و مستجاب الدعوه. می خواهی دعا کنم خداوند چشمانت را شفا دهد؟

مرد گفت:نه. حضرت فرمود چرا؟گفت:

آنچه مولای من برای من اختیار کرده بیشتر دوست می دارم تا آنچه را که خودم برای خودم بخواهم.

-----------------------------------------------------

هجر ما را نیست پایان الغیاث........

یاحق

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است.......

هوالرحیم 

سلام 

یجایی یچیزی خوندم که بنظرم خیلی قشنگ اومد  

گفتم برای شمام بذارمُ البته بیشتر مخصوصُ برای دوست عزیزم که همیشه به اینجا سر میزنه میذارم تا یکم از خجالتش در بیام.  

سخن خداوند خطاب به حضرت موسی:

ای پسر عمران! 

هرگاه بنده ای مرا بخواند انچنان به سخن او گوش می سپرم که گویی بنده ای جز او ندارم  

اما شگفتا که بنده ام همه را چنان می خواند که گویی 

همه خدای اویند جز من..... 

---------------------------------------------------- 

چو یار ناز نماید شما نیاز کنید....... 

یاحق

آنچنان در هوای خاک درش...........

هوالنور 

سلام علیکم  

خواستیم بگیم بالاخره درخت آلبالوی باغچمونم به ثمر نشست و کلی واسه ما آلبالوهای خوشمزه داد. 

گرچه که از ایییییین همه یککککک کمش نصیب ما شد ولی خب همونم بازم غنیمت بود دیگه  

و گرچه تر اینکه، از ترس اینکه شاید همین چن تام نصیبمون نشه مجبور می شدیم اونهارو زودتر از موعد چیدنشون بچینیمو نوش جانمان فرماییم. 

بالاخره مهم خوردنه دیگه نه میزان رسیده بودنش خیلییییی مهم نی 

اینم یعکس از ابلالوهای باغچمون:  

برای شما.....

 

--------------------------------------------------------------------------------------------------- 

می رود آب دیده ام که مپرس....... 

یاحق