باغچه دل من
باغچه دل من

باغچه دل من

هوالحبیب

لبخندک



  • سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت,سرها در گریبان است

  • کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را نگه جز پیش پا را دید، نتواند

  • که ره تاریک و لغزان است


  • وگر دست محبت سوی کس آری به اکراه آورد دست از بغل بیرون که سرما سخت سوزان است

  • نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک چو دیوار ایستد در پیش چشمانت

  • نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟

  • مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ...

  • دمت گرم و سرت خوش باد سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای

  • بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد


  • ----------------------------------------------------------------------------

    این شعر قشنگو ................برام فرستاده بود

    گفتیم بذاریمش اینجا

    شمام بخونین

    ممنون.........جونم


    یاحق

    نظرات 0 + ارسال نظر
    امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.