هوالنور
روزی حضرت موسی به پروردگار متعال عرض کرد:
«دلم می خواهد یکی از آن بندگان خوبت را ببینم.»
خطاب
آمد:«به صحرا برو. آنجا مردی کشاوزی می کند. او از خوبان درگاه ماست.»
حضرت
به صحرا آمد و مردی را مشغول به کشاورزی دید.حضرت تعجب کرد که او چگونه به درجه ای
رسیده است که خدا می فرماید او از خوبان ماست.
از جبریل پرسش کرد. جبریل عرض
کرد:در همین لحظه خداوند او را امتحان می کند،عکس العمل او را مشاهده کن. بلایی
نازل شد که آن مرد در یک لحظه هر دو چشمش را از دست داد.
نشست و بیلش را در
مقابلش قرار داد و گفت:
«مولای من،تا تو مرا بینا می پسندیدی، من داشتن چشم
را دوست می داشتم،حال که تو مرا نابینا می پسندی ، من نابینایی را بیشتر از بینایی
دوست دارم.»
حضرت دید این مرد به مقام رضا رسیده است.
رو کرد و به آن
مرد فرمود:
ای مرد،من پیغمبرم و مستجاب الدعوه. می خواهی دعا کنم خداوند
چشمانت را شفا دهد؟
مرد گفت:نه. حضرت فرمود چرا؟گفت:
آنچه مولای من
برای من اختیار کرده بیشتر دوست می دارم تا آنچه را که خودم برای خودم
بخواهم.
-----------------------------------------------------
هجر ما را نیست پایان الغیاث........
یاحق
هوالرحیم
سلام
یجایی یچیزی خوندم که بنظرم خیلی قشنگ اومد
گفتم برای شمام بذارمُ البته بیشتر مخصوصُ برای دوست عزیزم که همیشه به اینجا سر میزنه میذارم تا یکم از خجالتش در بیام.
سخن خداوند خطاب به حضرت موسی:
ای پسر عمران!
هرگاه بنده ای مرا بخواند انچنان به سخن او گوش می سپرم که گویی بنده ای جز او ندارم
اما شگفتا که بنده ام همه را چنان می خواند که گویی
همه خدای اویند جز من.....
----------------------------------------------------
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید.......
یاحق
هوالنور
سلام علیکم
خواستیم بگیم بالاخره درخت آلبالوی باغچمونم به ثمر نشست و کلی واسه ما آلبالوهای خوشمزه داد.
گرچه که از ایییییین همه یککککک کمش نصیب ما شد ولی خب همونم بازم غنیمت بود دیگه
و گرچه تر اینکه، از ترس اینکه شاید همین چن تام نصیبمون نشه مجبور می شدیم اونهارو زودتر از موعد چیدنشون بچینیمو نوش جانمان فرماییم.
بالاخره مهم خوردنه دیگه نه میزان رسیده بودنش خیلییییی مهم نی
اینم یعکس از ابلالوهای باغچمون:
برای شما.....
---------------------------------------------------------------------------------------------------
می رود آب دیده ام که مپرس.......
یاحق